جمع هزینه خرید : 0 تومان
رفتن به سبد خریدهمانطور که از اسم جملات شرطی مشخص است، این جملات بیانگر یک شرط هستند؛ در واقع ما با جملات شرطی یک موقعیت فرضی را تصویرسازی میکنیم که تحقق آن وابسته به یک یا چند شرط مشخص است. در ساختار جملات شرطی معمولا از کلمه “If” به معنای «اگر» استفاده میشود. کلمه If بر سر جملهی بیانگر شرط آورده شود. بیاد داشته باشید که جمله شرطی در واقع یک جمله مرکب است که از دو جمله غیر مستقل ساخته شده است؛ جمله شرطی و جمله نتیجه. آنچه در جمله نتیجه یا اصلی بیان میشود در واقع مشروط بر جمله شرط است؛ به بیان سادهتر جملهی نتیجه در صورتی که جملهی شرط محقق شود، اتفاق خواهد افتاد. برای مثال جملهی «اگر امروز باران ببارد، لباسهایم خیس میشود.» را در نظر بگیرید؛ جمله ابتدایی همان جمله شرط است که با کلمه «اگر» همراه است و بیانگر حالتی شرطی است. جمله دوم همان جمله نتیجه است که در واقع تحقق آن به آنچه در جمله اول بیان شده است، وابسته خواهد بود. حال که کمی با کلیت ماجرا در مبحث جملات شرطی آشنا شدید، بهتر است کمی دقیقتر شویم و انواع جملات شرطی و کاربرد آنها را در زبان انگلیسی بیشتر زیر ذرهبین قرار دهیم.
بطور کلی جمله شرطی به چهار قسم است؛ سه نوع از جملات شرطی اصلی و یک نوع آن در واقع از دو نوع اصلی دیگر ساخته میشود. هر کدام از این جملات بر زمان و موقعیتی خاص دلالت میکنند که کاربرد هر کدام را متمایز میکند.
جمله شرط اول بیانگر یک موقعیت مبتنی بر حقیقت و یا شرطی محتمل و ممکن است که در زمان حال یا آینده رخ میدهد. در ساختار این نوع از جملات شرطی از زمان حال ساده و آینده ساده میشود. به مثالهای زیر توجه کنید:
اگه صبحانه نخورم، سر کلاس گشنهام میشود. | If I don’t eat breakfast, I will get hungry during class. |
اگر دمای آب به صفر درجه سلسیوس برسد یخ خواهد زد. | Water Freeze if the temperature reaches 0°C. |
همانطور که مشاهده میکنید زمان جمله شرط در نوع اول حال ساده است. اما زمان جمله نتیجه میتواند آینده ساده یا حال ساده باشد؛ اگر جمله شرطی، مانند مثال دوم، بیانگر یک حقیقت محض علمی یا عیان برای عموم باشد زمان جمله نتیجه، حال ساده خواهد بود. جمله شرطی که بیانگر یک قاعده علمی یا منطقا صحیح و صادق برای عموم یا امری بدیهی باشد را در برخی از منابع نوع جداگانهای از جملات شرطی میدانند و آن را Conditional Type Zero مینامند.
حال اگر شرط ما صرفا بیانگر یه موقعیت یا فعل محتمل و ممکن در زمان حال یا آینده باشد، زمان جمله نتیجه مانند مثال شماره اول، آینده ساده خواهد بود. علاوه بر این، مثال اول بیانگر یک عادت و نتیجه محتمل آن است: اگر [هرروز صبح] صبحانه نخورم (امری محتمل)، سر کلاس درس گشنهام خواهد شد (نتیجه ممکن). در جمله مثال دوم با یک حقیقت علمی مواجه هستیم و برای بیان آن از جمله شرطی نوع اول استفاده میکنیم: اگر دمای آب به صفر درجه سلسیوس برسد (امری ممکن)، آب منجمد میشود (نتیجهای بدیهی، طبیعی و محتمل).
برای جمله نتیجه در جملات شرطی نوع اول میتوان از افعال امری و یا افعال وجهی (Modal Verbs) استفاده کرد. به مثالهای زیر توجه داشته باشید:
اگه باران بگیرد، باید خانه بمانیم | If it rains, we should stay home. |
اگه کسی تماس گرفت، لطفا پیغامش را دریافت کن | if anyone calls, please take a massage. |
همانطور که در مثال اول جدول بالا مشاهده میکنید، در جمله نتیجه از فعل وجهی “Should” استفاده شده است. همچنین در مثال دوم جدول فوق برای جمله نتیجه از ساختار جملات امری استفاده شده است.
نکتهی آخری که باید درباره جمله شرطی نوع اول به آن اشاره کرد این است که ممکن است در جملهی شرط از “Should” استفاده شود؛ استفاده از Should در جمله شرط کمی از ممکن بودن و متحمل بودن شرط میکاهد اما بطور کلی تفاوت چندانی ایجاد نمیکند:
احیانا اگر کسی تماس گرفت، لطفا پیغامش را دریافت کن. | If anyone should call, please take a message. |
جمله شرط نوع دوم نیز مانند جمله شرط اول در زمانی خاص اتفاق میافتد و بر حالتی دلالت دارد. در جمله شرط نوع دوم با موقعیتی غیرواقعی یا غیرممکن و نامحتمل در زمان حال یا آینده سر و کار داریم. در واقع گوینده در این نوع از جمله شرطی نسبت به غیرواقعی و نامحتمل بودن شرط و حتی نتیجهی آن واقف است:
اگر من در این کلاس تدریس میکردم، امتحان میگرفتم. | If I taught this class, I wouldn’t give tests. |
در جملهی بالا در واقع گوینده در آن کلاسی که دربارهی آن صحبت میکند تدریس نمیکند؛ بنابراین امکان آن هم وجود ندارد که اختیار آزمون گرفتن یا نگرفتن را در آن کلاس داشته باشد. علاوه بر این همانطور که مشاهده میکنید در جملهی شرطی نوع دوم از زمان گذشته ساده برای جمله شرط و از شکل گذشته فعل “Will” یعنی “Would” برای جمله نتیجه استفاده شده است. علاوه بر Would میتوان از Could نیز استفاده کرد که البته معنی آنها در جمله متفاوت خواهد شد.
اگر پول کافی داشتم، یک ماشین میخریدم. | If I had enough money, I would buy a car. |
اگر پول کافی داشتم، میتوانستم ماشین بخرم. | If I had enough money, I could buy a car. |
هر دو جمله بالا بیانگر یک موقعیت در زمان حال هستند که احتمال وقوعشان در این زمان محتمل نیست. تفاوت این دو جمله در بخش نتیجه شرط آنهاست. در جمله اول گوینده میخواهد خودرویی داشته باشد اما پول کافی ندارد و با آوردن Would «میل» خود را به این کار نشان میدهد. در مثال دوم نیز گوینده میخواهد خودرویی داشته باشد اما پول کافی برای خرید آن را ندارد. فرق این دو جمله در این است که گوینده در جمله دوم امکان خرید را برای خود در نظر میگیرد و میگوید اگر پول کافی داشت [که ندارد] در کنار انتخابهای دیگر «میتواند» خودرو بخرد. در ادامه چند مثال دیگر را از نوع دوم جملات شرطی مشاهده خواهید کرد:
اگر درس و مشق نداشتم امشب به سینما میرفتم. | I would go to a movie tonight if I didn’t have any homework to do. |
اگر سالی الان در دفتر کارش حضور داشت به تلفن پاسخ میداد. | Sally would answer the phone if she were in her office right now. |
در مثال اول در جدول بالا، گوینده میگوید اگر امشب تکلیف درسی برای انجام دادن نداشتم [که دارد]، دوست داشت به سینما برود و فیلمی تماشا کند [که چون تکلیف دارد عملا نمیتواند به سینما برود]. در جمله دوم جدول فوق، با موقعیتی مواجه هستیم که سالی در حال حاضر در دفتر کارش حضور ندارد. گوینده در این جمله میگوید اگر سالی در دفتر کارش حضور داشته باشد [که ندارد]، جواب تلفن را میدهد [که خب بدلیل حضور نداشتنش در دفتر کار عملا پاسخ دادن به تلفن غیر محتمل خواهد بود]. نکتهی دیگری که در مورد جمله دوم باید به آن توجه کرد استفاده از “Were” برای ضمیر سوم شخص است. این یک قرارداد است. در جملات شرطی و بیان آرزو بجای استفاده از “Was” برای ضمایر سوم شخص از Were استفاده میشود. البته در محاوره و حالت غیر رسمی از Was نیز استفاده میشود اما ما در اینجا گرامر رسمی را اولویت خود قرار میدهیم.
برای بیان موقعیت شرطی غیر محتمل و ناممکن در زمان گذشته از جمله شرطی نوع سوم استفاده میشود. در ساختار نوع سوم جملات شرطی برای جمله شرط از زمان ماضی بعید یا بطور دقیقتر Past Perfect استفاده میشود و برای جمله نتیجه از ترکیب Would/Could,... + have + Past Participle استفاده میشود. با هم به مثالهای زیر نگاهی میندازیم:
اگر در مورد مشکلت به من گفته بودی، به تو کمک میکردم. | If you had told me about the problem, I would have helped you. |
در این جمله با شرایطی از زمان گذشته مواجه هستیم. گوینده در مورد واقعهای در گذشته صحبت میکند. «اگر در مورد مشکلت به من گفته بودی، مایل بودم کمکت کنم.» این جمله از لحاظ مفهومی به واقعه ای دلالت دارد که در گذشته اتفاق افتاده است و نه شرط آن امکان محقق شدن دارد [در حال حاضر امکان آن وجود ندارد که مشکل گفته شود یا اگر امکان آن وجود داشته باشد تاثیر پیشین را نخواهد داشت] و نه نتیجهی آن امکانپذیر است [فرد درحال حاضر برایش ممکن نیست کمک کند و اگر هم ممکن باشد تاثیر پیشین را نخواهد داشت.]
برای اینکه موضوع بیشتر برایتان روشن شود چند مثال دیگر را با هم مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اگر روی پلهها سر نخورده بودم، دستم نمیشکست. | If I hadn’t slipped on the stairs, I wouldn’t have broken my arm. |
اگر موقع رانندگی به تلفن همراهم جواب نداده بودم، باعث تصادف نمیشدم. | If I hadn’t answered my cell phone while I was driving, I wouldn’t have caused the accident. |
در جمله اول دست گوینده شکسته است و این شکستگی در گذشته اتفاق افتاده است. اگر روی پلهها سر نمیخورد [که سر خورده است]، دستش نمیشکست [که خب این اتفاق افتاده است و گوینده تنها دارد روایتی از گذشته را به گوش ما میرساند]. در جمله دوم کاربرد معنایی دیگری از نوع سوم جملات شرطی را میبینیم؛ گوینده به نوعی دارد از کاری که باید میکرده است و نکرده است و عواقب آن را تجربه کرده است، ابراز پیشمانی میکند؛ «هنگام رانندگی به تلفن همراهم پاسخ دادم و باعث شد تصادف کنم».
نوع آخر جملات شرطی در واقع تلفیقی از نوع دوم و سوم است. این جمله شرطی موقعیتی را در گذشته ترسیم میکند که اثر آن در حال مشخص میشود. در این نوع جملات، یکی از جملات شرط یا نتیجه در گذشته و دیگر در زمان حال رخ میدهد. برای درک بهتر این موضوع با هم چند مثال را بررسی میکنیم:
اگر ساعتها پیش صبحانه خورده بودم، الان گشنهام نبود. | If I had eaten breakfast several hours ago, I would not be hungry now. |
منظور گوینده از این جمله در واقع این است که «من امروز و در چند ساعت پیش صبحانه نخوردم و همین موضوع باعث شده است که الان گرسنه باشم. اگر صبحانه خورده بودم الان احساس گرسنگی نمیکردم.» در این مثال جمله شرط در زمان گذشته و جمله نتیجه در زمان حال اتفاق میافتد و بیانگر یک شرط غیر واقعی در گذشته و نتیجه آن در حال است.
If I knew about plumbing, I would have fixed the leak in the sink myself. |
این جمله از لحاظ ساختاری بالعکس جمله قبلی است؛ در این جا جمله شرط به لحاظ مفهومی، زمان حال دارد و جمله نتیجه به زمان گذشته برمیگردد. در واقع گوینده جمله میگوید «نشت سینک ظرفشویی را خودم تعمیر نکردم [اتفاقی که در گذشته رخ داده است]، چون چیزی درباره لولهکشی خانه نمیدانم [گوینده جمله هنوز هم چیزی از لوله کشی خانه چیزی نمیداند].
.Were I you, I wouldn’t do that | If I were you, I wouldn’t do that. |
جمله شرطی تلویحی به جملهای گفته میشود که شرط را بدون داشتن عناصر ظاهری آن بیان میکند. برای مثال به جملات زیر توجه کنید:
If I hadn’t had to study, I would have gone with you | I would have gone with you, but I had to study. |
If you hadn’t help me, I never would have succeeded | I never would have succeeded without your help. |
If she hadn’t run, she would have missed her bus | She ran; otherwise, she would have missed her bus. |
اگر دقت کرده باشید متوجه میشوید که در جملات ابتدایی قالب افعال در جمله نتیجه به همان شکل طبیعی بکار برده شده است. در این جملات خبری از جمله شرط نیست. اما خواننده یا شنونده با مواجهه با این جملات متوجه میشود که در این جملات تحت شرایطی مشخص فعل یا حالتی رخ داده است.